انجمن خوشنویسان شهرستان لالی

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی فعالیتهای انجمن خوشنویسان شهرستان لالی ایجاد گردیده است

انجمن خوشنویسان شهرستان لالی

این وبلاگ جهت اطلاع رسانی فعالیتهای انجمن خوشنویسان شهرستان لالی ایجاد گردیده است

مشخصات بلاگ
انجمن خوشنویسان شهرستان لالی

انجمن خوشنویسان شهرستان لالی
سال تاسیس:1389
تعداد هنرجویان:60 نفر در دوره های مقدماتی،متوسط ، خوش،عالی و ممتاز
فعالیتهای انجمن: میزبان 3 دوره همایش خوشنویسی چلیپا ویژه ارتحال ملکوتی امام (ره) با گستره استان خوزستان
مدرس و سرپریت: سید ستار فاطمی فارغ التحصیل دوره ممتاز انجمن خوشنویسان ایران


خط شکسته پیش از نستعلیق یا پس از آن؟!

خوش نویسی یکی از هنر های سنتی واصیل ایرانی است که پس از اسلام تکامل یافته وتا قبل از آن خطوط رایج ایران میخی ، اوستایی و پهلوی بوده است و با پذیرش اسلام وکتاب آسمانی قرآن کریم ، خط نیز وارد مرحله ی تازه تری شد وخوش نویسی نشو ونما پیدا کرد و هم نشین کلام وحی گردید. ابتدا با الهام از خطوط گذشته خط کوفی پدیدار گشت و درکشورهای اسلامی رونق فراوان یافت و پس از چند قرن رواج ، در حدود قرن سوم هجری خطوط زیبا ومتنوع دیگری ابداع شدند که مخترع آن ها ابن مقله شیرازی بود که به اتفاق برادرش با ایجاد تغییرات ودگر گونی اساسی در خط کوفی، شش خط دیگر به وجود آورد و به اقلام سته یا خطوط شش گانه معروف گردیدند. این خط ها عبارت بودند از نسخ ، ثلث ، ریحان ،محقق ، توقیع ورقاع که هرکدام برای نوشتن متن وموضوعی خاص به کار برده می شد که درآن میان از خط نسخ برای نوشتن قرآن ، از ثلث برای سر در مساجد از محقق و ریحان برای نوشتن قطعات وکتب مختلف واز توقیع ورقاع برای نوشتن کارهای روزانه استفاده می گردید که در این جا می توان حرکت ابن مقله شیرازی را به عنوان مکتب در هنر خوش نویسی قلم داد کرد  
 قصه ازاین جا آغاز می شود که  سال ها موضوعی ذهنم را مشغول کرده بود که چرا مورخان وتذکره نویسان در معرفی خط شکسته گفته اند: شکسته ی نستعلیق ومهم تر این که ظهور این خط  زیبا وهنری را به بعد از نستعلیق ودر قرن یازدهم وهمین طور مرتضی قلی خان شاملو ومحمدشفیعا را به عنوان مخترعان آن نام برده اند و نیز گفته شده که این خط بعدها توسط "درویش عبدالمجید طالقانی" که از نظر نگارنده به حق نابغه ی شکسته بوده صورتی زیباتر یافته است و نقش این بزرگان در زمان خود بسیار به جا وستودنی است اما؛ پیدایش این خط را باید به قبل از نستعلیق وبه طوریقین اوج آن را هم زمان دوره ی تکامل خط نستعلیق دانست که در همین راستا قطعه ی خوش نویسی خواجه اختیار منشی گنابادی به خوبی روشن گر این ادعاست و اگر اهل تحقیق وصاحب نظران عرصه ی خوش نویسی به دور از تعصب آن را بررسی نمایند در خواهند یافت که نه تنها خط شکسته از نستعلیق گرفته نشده است؛ که ، بخش اعظمی ازنستعلیق نیز در خوش نویسی ی تعلیق به وضوح پیدا و وام دارآن است. بنا براین اوج تکامل تعلیق وشکسته ی تعلیق وهمچنین بخشی از آن چه که امروز شکسته ی نستعلیق نام دارد به دست خواجه اختیارمنشی اتفاق افتاده و در آثار او نستعلیق کامل هم دیده می شود
 از سویی دیگر نیزفاصله ی زندگی ی خواجه اختیار منشی با خواجه میرعلی تبریزی که خط نستعلیق را صورتی زیبا بخشید وآن را قانون مند کرد، چندان زیاد نیست و نمی توان ادعا کرد که خواجه اختیار تحت تأثیر خط میرعلی بوده وممکن است اوخود به این نتیجه ی هنری رسیده باشد. بنابراین خواجه اختیار هم در تعلیق ، هم در شکسته ی تعلیق کامل وتمام عیار بوده وهم در نستعلیق پیش گام وپیش رو بوده است و این که مرتضی قلی خان شاملو و محمد شفیعا سهم بسیارعمده ای در احیا وزنده کردن خط مذکور و به اصلاح  شکسته ی نستعلیق داشته اند، تردیدی وجود ندارد وتغییراتی هم  ازقبیل ارسال برخی حروف ومنفصل نویسی ها در این خط ایجاد کرده اند که بدون تعصب خواجه اختیار نیز در همان قطعه این موارد ظریف را به خوبی رعایت نموده است ، پس با این تفاسیر نمی توان اختراع خط شکسته را به زمان صفویه نسبت داد. از دیگرمواردی که خط شکسته را با نستعلیق جدا ومتمایز می سازد فرم ، ریتم ، فضا ورهایی ی این خط است که به هیچ وجه نمی شود آن رابه نستعلیق شبیه دانست چراکه کلمات وحروف خط زیبای نستعلیق شخصیت وهیبتی جدا ومتفاوت دارند اما اشتراکات خط شکسته را باید با خط تعلیق وهمین طور شکسته ی تعلیق برشمرد ، زیرا این خط  به لحاظ تنوع در نگارش حروف وکلمات کاملاً با خطوط مذکور نزدیک است و به همان مقدار نزدیکی با این خطوط از  نستعلیق فاصله ها دارد، بنابراین با نمایش نمونه هایی از این خطوط سعی می شود که جان کلام وحق مطلب را ادا نمود. وشاید هم این موضوع فتح بابی باشد برای این که بگوییم این خط  نام وزین دیگری را می طلبد ویا حتی الامکان آن را همان شکسته ی تعلیق دانسته واز نسبت دادن آن به خط نستعلیق پرهیز گردد، علی ای حال به نمونه هایی از تعلیق ، شکسته ی تعلیق ، نستعلیق و به اصطلاح شکسته ی نستعلیق می پردازیم وقضاوت رابه عهده ی اهل هنر و اصحاب خرد واگذار می نماییم
  درخصوص پیدایش این خط فوق العاده هنری ، مورخان وتذکره نویسان گفته اند : در حدود قرن هفتم هجری ایرانیان موفق شدند نوعی خط به وجودآورند که تعلیق نام گرفت وچون در این خط  نیازی به زیر و زبر و پیش نبود به تر  از بقیه ی خطوط دیگر برای نوشته های فارسی مورد استفاده قرار می گرفت ، این خط  در عین هنری بودن  بسیار هم  سخت و پیچیده و دشوار بود و همین امر سبب ناخوانایی آن می شد از این رو دیری نپایید که نوعی خط زیبا ودرعین حال ساده به وجود آمد که هم خوانا و هم برای نوشتار فارسی متناسب تر بود، خط مذکور از تلفیق خطوط نسخ و تعلیق به وجود آمد که تا حدود یک قرن "نسختعلیق" نوشته و خوانده می شد و سپس به نستعلیق سهولت یافت
 این خط نیز مانند تعلیق فاقد زیر و زبر و پیش بود وبه سبب زیبایی زیاد خیلی سریع توانست به عنوان عروس خطوط اسلامی لقب یابد و با ظهور خط نستعلیق ، تعلیق و برخی دیگر از خطوط کم تر به کار برده می شدند ولی خطوط نسخ و ثلث هم چنان برای نوشتن متون قرآنی جای خود را حفظ کردند.اما نکته ی اصلی بحث وآن چه مورد توجه می باشد این هست که گفته اند: پس از مدتی خط شکسته ی نستعلیق از نستعلیق استخراج شد و برای نوشتن روزانه بسیار سریع تر بود وبه عنوان خط تحریری به کار می رفته که در عین حال خوانا هم بوده است پس با این ترتیب خط شکسته را سومین خط ویژه ی ایرانی می دانند و خطوط رایج فعلی را هم چهار خط نام می برند، هرچند نگارنده ی مطلب معتقد است که نقش ایرانیان درهمه ی خطوط بعد از اسلام  از کوفی تا اقلام سته  بسیار بسیار اساسی وذوق وسلیقه ی آنان در این زمینه کارساز بوده و از سویی دیگر نیز معتقد است باید بخش زیادی از نستعلیق رابرگرفته ازتعلیق وبه خصوص شکسته ی تعلیق دانست زیرا در قطعه ی بی نظیر  خواجه اختیار حرکت های بسیار دقیق و واضح از خط نستعلیق وجود دارد واگراین قطعه را به دو قسمت تقسیم کنیم بیش از دو سوم آن شکسته ومابقی ی آن نستعلیق ناب است وهمین امر دلالت برآن دارد که باید شکسته را بر نستعلیق متقدم و پیش تر  بدانیم و اگراز منظری دیگر نیز خط شکسته را بررسی نماییم  به تر و واضح تر می بـینـیم که به لحاظ فرم و فضا و ریتم وشکل ظاهری هم به شکسته ی معاصر یا به طور کلی شکسته که اصطلاحاً آن را به نستعلیق نسبت می دهند نیز بسیار نزدیک است. حال مسأله ی مهم تر این جاست که خط شکسته به دست خواجه اختیارمنشی اوج گرفته وضمن این که بدون تعصب ، فوق العاده پیچیده تر ، تنـیده تر وهنری تر از شکسته ی مرسوم ومعمول است و قاآنی زیباتر وصف می نماید که: "ای زلف تو پیچیده تر از خط ترسل / بردامن زلف تو مرا دست توسل" واین بیت مهر تأییدی بر ادعای نویسنده ی مطلب مذکوراست
 فلذا ظهور شکسته پیش تر از نستعلیق بوده و دوایر وکشیده ها وحلقوی های استفاده شده در اثر زیبای خواجه اختیار به وضوح نمایان است و صد البته که نستعلیق را نباید با اوج آن یعنی آثار حضرت میرعمادالحسنی مقایسه ومورد سنجش وارز یابی قرار داد. بنابراین وقتی خط شکسته را بهار خوش نویسی لقب می دهند به جاست که این بهار خجسته را قبل از ظهور خط زیبای نستعلیق دانست ونستعلیق را اوج دست آوردهای  هنری هنرمندان بزرگ ایرانی دراین حوزه بر شمرد به این ترتیب بایستی از نظر زمان وتاریخ ، جای خط نستعلیق وشکسته تغییر کند که به این روال منطقی تر نیز خواهد بود. سیر تکاملی وتاریخی خط تعلیق نشان می دهد خواجه ابوالعال مخترع و واضع آن بوده چراکه در خواندن ونوشتن خط پهلوی وبیش تر خطوط قدیمه بصیرتی کامل داشته است وبرخی هم براین عقیده اند که حسن بن حسین علی فارسی کاتب درزمان عضدالدوله ی دیلمی (322-372) هجری قمری اول فردی بوده که از خطوط نسخ وثلث ورقاع خط تعلیق را استخراج نموده ومراسلات ومکاتبات به آن خط نوشته می شد وچون کلمات ونوشته ها در این خط پیچیده وتنیده بود آن را ترسل نیز می گفتند. مرحوم استاد حبیب الله فضائلی صاحب اطلس خط به نقل از کتاب خط وخطاطان می گوید: واضع خط تعلیق خواجه تاج الدین اصفهانی ومکمل آن خواجه عبدالحی منشی است بنا براین هم خواجه ابوالعال وهم حسن بن حسین فارسی به نام واضعان خط تعلیق مذکورهستند که به لحاظ تاریخی وتحقیقی چندان روشن نیست اما برای قلم شکسته واضع بودن خواجه تاج الدین اصفهانی محرز ومشخص است.آغاز خط تعلیق از اواخر قرن ششم واوایل قرن هفتم هجری قمری بوده و تاسه قرن بعد نهایت رواج وتوسعه داشته است ومرحوم دکتر مهدی بیانی هم گفته است خط تعلیق به خطوط باستانی ایران شباهت بسیاردارد درکتاب اطلس خط استاد فضائلی آمده است که اوایل قرن پنجم کم کم درسیمای خط فارسی علائم تعلیق نمودارگشت ، در اوایل قرن ششم انتشار یافت و تا قرن هشتم نیز رواج داشته و رو به تکامل بوده است. خواجه اختیار منشی معروف ترین خوش نویس تعلیق وشکسته ی تعلیق بوده و تا قبل از او تعلیق رو به ترقی وپیش رفت داشته که با ظهور وی به حد کمال خود رسید. خواجه اختیار در دوره ی سلطان محمدخدابنده فرزندشاه ظهماسب اول صفوی در خراسان به کار انشا آن امیر صفوی اشتغال داشته و وفات او را سال990 ثبت وضبط کرده اند. ازآخرین تعلیق نویسان می توان به محمدکاظم واله اصفهانی اشاره کرد که درنیمه ی قرن دوازدهم ونیمه ی قرن اول سیزدهم هجری هم زمان اواخر عهد زندیه وآغاز دوره ی قاجاریه بوده است از محمدکاظم واله اصفهانی قطعات فوق العاده زیبایی از خط تعلیق برجای مانده واثر مهم او هم اکنون در میان سنگ نوشته ها بی نظیر است که سنگ مزار خود اوست و در گورستان تاریخی تخت فولاد اصفهان موجود است. پس از مرحوم واله دراصفهان خط تعلیق دیده نشده وبه تعبیر مرحوم استاد فضائلی خط تعلیق در اصفهان به دست واله برسنگ مزارش نقش بست وبرای همیشه برخاک واله نشست
 
نتایج:
به نظر نویسنده که سال ها هنرجویی در زمینه ی نستعلیق وشکسته داشته ودر محضر شریف استادان بزرگ خوش نویسی کسب فیض نموده وخود شیفته ودل باخته ی خوش نویسی به ویژه شکسته وتعلیق است نتیجه این خواهد بود که شکسته از هرلحاظ به شکسته ی تعلیق وتعلیق نزدیک تربوده و بایستی موضوع مذکور به بحث وتبادل نظر قرار بگیرد و بررسی کارشناسانه صورت پذیرد
 
بحث ونتیجه گیری:
هرچند نگارنده ی مطلب معتقد است که نقش ایرانیان درهمه ی خطوط بعد از اسلام  از کوفی تا اقلام سته  بسیار بسیار اساسی وذوق وسلیقه ی آنان در این زمینه کارساز بوده و از سویی دیگر نیز معتقد است باید بخش زیادی از نستعلیق رابرگرفته ازتعلیق وبه خصوص شکسته ی تعلیق دانست زیرا در قطعه ی بی نظیر  خواجه اختیار حرکت های بسیار دقیق و واضح از خط نستعلیق وجود دارد واگراین قطعه را به دو قسمت تقسیم کنیم بیش از دو سوم آن شکسته ومابقی ی آن نستعلیق ناب است وهمین امر دلالت برآن دارد که باید شکسته را بر نستعلیق متقدم و پیش تر  بدانیم و اگراز منظری دیگر نیز خط شکسته را بررسی نماییم  به تر و واضح تر می بـینـیم که به لحاظ فرم و فضا و ریتم وشکل ظاهری هم به شکسته ی معاصر یا به طور کلی شکسته که اصطلاحاً آن را به نستعلیق نسبت می دهند نیز بسیار نزدیک است
 
واژه های کلیدی:
تعلیق / شکسته / نستعلیق / خواجه اختیار / میرعماد
 
چکیده: نگارنده ی مطلب معتقد است که نقش ایرانیان درهمه ی خطوط بعد از اسلام  از کوفی تا اقلام سته  بسیار بسیار اساسی وذوق وسلیقه ی آنان در این زمینه کارساز بوده و از سویی دیگر نیز معتقد است باید بخش زیادی از نستعلیق رابرگرفته ازتعلیق وبه خصوص شکسته ی تعلیق دانست زیرا در قطعه ی بی نظیر  خواجه اختیار حرکت های بسیار دقیق و واضح از خط نستعلیق وجود دارد واگراین قطعه را به دو قسمت تقسیم کنیم بیش از دو سوم آن شکسته ومابقی ی آن نستعلیق ناب است وهمین امر دلالت برآن دارد که باید شکسته را بر نستعلیق متقدم و پیش تر  بدانیم و اگراز منظری دیگر نیز خط شکسته را بررسی نماییم  به تر و واضح تر می بـینـیم که به لحاظ فرم و فضا و ریتم وشکل ظاهری هم به شکسته ی معاصر یا به طور کلی شکسته که اصطلاحاً آن را به نستعلیق نسبت می دهند نیز بسیار نزدیک است
 
منابع:
کتاب آموزش هنر دبیرستان(نظری)
کلک مستی
میرعمادالحسنی
اطلس خط
حاصل تلاش سه دهه هنرجویی وتدریس نویسنده

..................

..................

..................

..................

..................

..................

 

  • عظیمه مهری بابادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی