مراسم نگارخانه ساقی با حضور استاد یدالله کابلی خوانساری و استاد محمد حیدری
مراسم نگارخانه ساقی با حضور استاد یدالله کابلی خوانساری و استاد محمد حیدری در موزه هنرهای دینی امام علی «ع» -خرداد 94
......
......
دومین سالگرد تاسیس نگارخانه و آموزشگاه «ساقی» با حضور حضرت استاد یدالله کابلی خوانساری و سخنرانی تخصصی حضرت استاد محمد حیدری پیرامون تطبیق شیوه قدیم با جدید در خط شکسته ، در موزه هنرهای دینی امام علی علیه¬السّلام .
به گزارش سایت آثار هنرمندان ایران « عزیزی هنر » ، مراسم پایانی نمایشگاه جمعی از هنرجویان [حضرت استاد حیدری] نگارخانۀ ساقی به مناسبت دومین سالگرد تاسیس نگارخانه ساقی و آموزشگاه خوشنویسی مقدسی با حضور حضرت استاد کابلی و سخنرانی تخصصی حضرت استاد حیدری پیرامون تطبیق شیوۀ قدیم با جدید در خط شکسته ، روز چهارشنبه 20 خرداد ماه 1394 از ساعت 17 الی 20 در موزۀ هنرهای دینی امام علی(ع) برگزار گردید .
حضور چشمگیر استادان خوشنویسی و عموم علاقمندان و مشتاقان برای حضور در این مراسم و دیدار با چهرۀ ماندگار خوشنویسی کشور حضرت استاد یدالله کابلی خوانساری از نکات حائز اهمیت این مراسم بود.
مراسم با پخش تلاوت آیاتی چند از کلام¬الله مجید و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید .
اجرای این برنامۀ ماندگار را هنرمند فرهیخته آقای محمود یزدانی بر عهده داشتند که با اجرای بسیار عالی خود بر شأن و عظمت این برنامه افزودند .
سپس استاد صاحب نام عرصۀ خوشنویسی کشور، استاد محمد حیدری ضمن سلام و خیر مقدم خدمت حضار گرانقدر و ابراز خرسندی از بازگشت چهرۀ ماندگار خوشنویسی کشور جناب استاد یدالله کابلی خوانساری و همسرگرامیشان سرکار خانم کابلی به کشور عزیزمان ایران و تجلیل از مقام شامخ ایشان ، دقایقی برای حضار به ایراد سخنرانی پرداختند .
استاد محمد حیدری سخن خود را با این شعر آغاز نمودند :
من همچنانم که کف دست هر کس خوی مرا بداند بیاساید ظاهراً و باطناً
در ادامه ، ایشان مطلبی را که به خاطر کمی فرصت این مراسم از قبل آماده کرده بودند برای حضار قرائت کردند :
به عقل آفرینان دیوانه ات الهی ! به مستان میخانه ات
نهان از دل و دیدۀ مردمند الهی ! به آنان که در تو گمند
سراپای من آتش طور کن که خاکم گل از آب انگور کن
دل زنده و جان آگاه ده به میخانۀ وحدتم راه ده
هنر مسیری هزار راه است که رهروان خود را به آن مقصد غائی که همانا اخلاق ، ادب ، تواضع ، سلوک و شکستن همه من¬هاست رهنمون می¬شود، آنجا که فرمان دست عشق است نه عقل ، البته اگر با قدم صدق طی طریق کنید ، اگر با پای دل در این مسیر گام زنید، اگر فرمانده¬ات عشق باشد، نیتت پاک و دلت از منیت¬ها پالوده و پیراسته . خامی است اگر تصور کنیم که هنر یک راه پیموده است تا مقصد و تنها راه . نه ، اگر راهبر عشق باشد از راههای مختلف به آن مقصدی که به جز خدا نبینی خواهی رسید ،
عاشقان را با جمال عشق بی چون کارها در میان پرده خون ، عشق را گلزارها
عشق گوید راه هست و رفته ام من بارها عقل گوید شش جهت هر دست و بیرون راه نیست
از این هزاران راه انتخاب مهم نیست ، هدف و نیت صادقانه مهم است ،
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف حافظ ! اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
و اما هنر آنگاه زایندگی و پایندگی می یابد که پذیرای صورتهای متنوع و مختلف باشد و از تغییر نهراسد ، تغییر ضامن حیات و بقا و ماندگاری است و به قول افلاطون تغییر تنها اصل پایدار نظام هستی است ، اصلی که هر زمانی به زبانی مورد تاکید قرار گرفته است ، «سخن نو آر که نو را حلاوتی دگر است» هین سخت تازه بگو تا دو جهان تازه شود «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم» و حتی در روزگار ما «چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید» هنر پدیده ای پویاست ، نوجوست و به سفر از صورتی به صورت دیگر خو دارد مرکبی است پرجوش و خروش که هرگاه از صورتی به صورتی متفاوت راهنما می¬شود و از سکون و تکرار دل آزرده می شود .
بگندد آب اگر با سکون کند سپری تو را همیشه قرار است با سفر نه مگر
لذا هر تغییری نباید انحراف از مسیر هنر تعبیر شده و این ودیعۀ الهی نباید به عامل اختلاف تبدیل شود، فضای جامعه باید برای حضور های متعدد و نگرشهای مختلف آماده باشد تا سلیقه های متنوع اقناع شوند و انرژی نسل نوجو و پراستعداد این سرزمین صرف پیشرفت و تکامل هنر شود بیاموزیم به جوانان هنرمندمان که شرط توفیق ، ادب و حرمت گذاری است به خصوص به بزرگان و پیشکسوتان و زحمت کشیدگان . در این مقال آنچه این طلبۀ هنر را پیش روی شما بزرگواران نشانده است ادای دینی است مختصر در حد بضاعت این حقیر به ساحت یکی از همین رهروان صادق و سالکین طریق هنر شریف خوشنویسی که برای شما ، ایران و جهان هنر ، نامی آشناست این عرایض کوتاه نه تحقیق و تحلیل است و نه رد و قبول شیوه و روشی خاص ، تنها بیان محدود و مختصری است از تطبیق اصول بنیادین خط شکستۀ معاصر که با نام بزرگ حضرت یدالله کابلی خوانساری پیوند دارد با خط بزرگان این هنر عزیز ایران .
اما خط شکسته چنان که پیشتر و در بیانات استادان و صاحب نظران بدان اشاره شده آخرین تجلی ذوق و نبوغ هنرمندان ایران است که با وجود جوانی فراز و فرودهای بسیاری به خود دیده و در طول زمان مورد تجربه و ذوق آزمایی هنرمندان زیادی در مقاطع مختلف قرار گرفته است از مرتضی قلی خان شاملو تا به امروز و آنچه باعث ماندگاری این پدیده زیبا شده علیرغم دشواریهایی که در فراگیری و قرائت داشته بی-تردید ارائۀ شیوه های مختلف در سده های پیشین تا حال بوده است .
سیر تحول خط شکسته ، مجال و امکان دیگری می طلبد اما روشن شدن این نکته که تغییرات ایجاد شده بیشتر شکلی هستند تا ماهیتی ، نکتۀ قابل توجهی است، تغییراتی که مطابق شرایط زمانی کارکردهای متفاوتی را از هر پدیده ای ارائه می نماید . معتقدم نگاه و اندیشه ای که این تغییرات را در هر برهه ای و به هر میزانی وجهۀ همت خویش قرار داده به اصول و مبانی وفادار بوده است و به آن اصل حفظ میراث پیشینیان معتقد است در خط شکسته همواره دو نام بزرگ همچون دو خورشید تابنده ، فضای خوشنویسی این سرزمین را روشن داشته است « درویش و گلستانه » که متاسفانه هر دو در سن جوانی از این خاک رخت بربستند و چه بسا حرفها و نکته هایی که نگفته و انجام نشده ماند که امروز می تواند توسط استادان صاحب نظر و کمال جوی خوشنویسی جامۀ عمل بپوشد . در این مسیر ، نه هیچگاه پایانی متصور است ، نه هیچ دری بسته می شود .
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
نکتۀ آخر اینکه بنشینیم و بیاندیشیم اینهمه با هم بیگانه چرا ؟ اینهمه دوری و بیزاری به کجا خواهیم رسید آخر ؟
و چه خواهد آمد بر سر ما با این دلهای پرآکنده ؟
جنگلی بودیم شاخه در شاخه همه آغوش ، ریشه در ریشه همه پیوند، وینکم روح درختانی تنهاییم ،تلاش کنیم وجوه اشتراک را شناسایی و پر رنگ کنیم تا وجوه افتراق از میان بر خیزد و زیبایی و دانایی دست در دست هم در سایه اتحاد آینده ای خوشتر را برای هنر این سرزمین رقم بزند
احترام و ارادت و تعظیم حقیر تقدیم همۀ شما نازنینان و همۀ آنان که در اینجا ، جایشان خالی است اما یادشان نه ، با هر سلیقه و نگرش و دیدگاهی که این نکته در نگاه بنده ، اصلی خدشه ناپذیر است .
آن چه پیش خلق مرغوبترین چیزهاست از آرزووانه های دنیا ، پیش من مکروه ترین است ، الا جهت نیاز کسی و سعادت کسی سر فرود آرم.
خیلی متشکر
در ادامه در حد فرصت کوتاهی که بود حرکت هایی را از خط نازنین حضرت استاد کابلی و آثاری را عمدتا از خطوط سیدگلستانه که از قبل انتخاب کرده بودند ، برای حضار پخش کردند و این تصاویر به جهت بیشتر مشخص شدن شیوه ای که در شکسته نویسی معاصر ، جناب استاد کابلی با توجه به اصول و مبانی خط شکسته ، و اینکه در این شیوه به مسیر و راه گذشتگان این هنر شریف وفادار و پایبند بوده¬اند ، ارائه گردید .
ایشان فرمودند : اما با توجه به کارکرد های متفاوتی که روزگار ما از خط شکسته انتظار دارد استاد کابلی تغییراتی را هوشمندانه ایجاد کردند که این کارکردها مقدور و میسر شود برای همه ما و شما و شاید بهتر می بود که از استادان به خصوص جناب استاد امیرخانی که در یک جلسه ای فرمودند : این ترکیبات و این فضاسازیها که شما «جناب استاد کابلی» در خط شکسته انجام دادید و اجرا کرده اید بی نظیر است .
به هر حال اگر تغییراتی مشاهده می شود در خط شکستۀ امروز تغییراتی است که کاربرد و کارکرد متفاوتی از گذشته پیدا کرده و همۀ شما که اینجا نشسته اید با این شیوه و آن کارکردها آشنا هستید .
سپس با پخش تصویر تعدادی از نمونه هایی از این مشابهتها بر روی پرده، توضیحاتی را پیرامون این موارد بیان داشتند .
ایشان در پایان فرمودند منظور بنده از این سخنان فقط صرفاً خط شکسته نیست و خواستند که همه در بخشهای مختلف خطوط دیگر « نستعلیق ، نسخ و ثلث » بنا بر میزان آشنایی پیگیر باشند .
در ادامه فرمودند : همه سعی کنند پی مشترکات باشیم تا وجوه افتراق تا دلها به هم نزدیکتر شود و هنر خوشنویسی ما به آن جایگاه خود دست یابد و به این نکته اشاره کردند : که ما طوری عمل نکنیم که سالهای آینده مانند امروز که نوروز ما را دیگران به ثبت می رسانند ، تار ما را همچنین ، فرش ما ر همچنین ، برای خوشنویسی این مسآله پیش نیاید و به این نکته اشاره کردند که استاد چلبی از پیشکسوتان هنر خوشنویسی ترکیه در مصاحبه ای عنوان کردند : «که خوشنویسی در هر جای دنیا هر کس که دارد از ایران است» ولی امروز می بینیم ترکیه خوشنویسیان سراسر دنیا چند صد نفر را دعوت می کند و به آنها در خوشنویسی استادی می دهد و این یعنی : ما داریم خوشنویسی را کم کم از دست می دهیم
این استاد اخلاق ، معرفت و هنر در پایان فرمودند : بیان این مختصر به خاطر این بود که ما به جای دنبال کردن تفاوتها بیشتر به دنبال شباهتها بگردیم ،اگر این کار را بکنیم بیشتر به هم نزدیک می شویم و این وحدت و اتحاد است که می تواند خوشنویسی ما را به آن جایگاهی که قرنها بوده و شایستگی اش را دارد قرار بگیرد .
مجری برنامه پس از بیانات حضرت استاد حیدری با قرائت چند شعر زیبا حال و هوای ویژه ای به این مراسم دادند و از حضرت استاد کابلی، حضرت استاد حیدری و همسران گرامی شان و چند تن از استادان حاضر دعوت کردند تا بر روی سن حاضر شده و تمبر یادگاری دومین سالگرد تاسیس ساقی را رونمایی کنند . .
سخنرانی حضرت استاد کابلی :
استاد کابلی ابتدا سخنانشان را با اشعار زیر شروع کردند :
به یاد یارو دیار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
زندگی در غربت برای کسی چون من که همۀ تارو پود وجودش پروردۀ این آب و خاک است و در جان و دل به عزت و سربلندی این سرزمین می اندیشد مگر کار ساده ایست ؟ همۀ جان¬مایۀ شور و شوق من متعلق به این فرهنگ و آیین است و برای کسی که همۀ کارنامه عمرش در ترویج و تعالی یک هنر اصیل دیرینۀ کشورش صرف شده است کار ساده ای نیست به¬ویژه این بار سفری بود به نوعی نه همچون هزاران سفری که به پای دل صورت می گرفت و بالطبع در تمام مدت قریب به دو سالی که در شهر ونکور کانادا و در خاک غربت بودم همۀ تلاش خود را برای معرفی کارنامۀ پرتلاش جامعۀ خوشنویسی گذشته و حال ایران به کار گرفتم و به عنوان خدمتگزار فرهنگ و هنر با جامعۀ فرهنگی و هموطنان شریف و مشتاق در گفت وگو بوده و همواره تلاشم معرفی هویت و ریشه های تاریخی این سرزمین مهرخیز بود و همۀ فکر و ذکرم بیان بالندگیهای کمی و کیفی جامعۀ ارزشمند فرهنگ و هنر معاصر و شما گرامیان و هنرمندان برجستۀ کشور بود .
دعوت به مهربانی و زیبایی و عشق :
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
که در طریقت ما کافریست رنجیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
بخواست جام می و گفت: عیب پوشیدن به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات؟
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
کشش چو نبود از آن سو، چه سود کوشیدن به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که گرد عارض خوبان، خوش است گردیدن ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
ایشان فرمودند : این غزل ما را به مهر ، به زیبایی ، به عشق دعوت می¬کند و شهادت می¬دهد به راستی و درستی . این شعر ما را به تساهل و تغافل و همزیستی مهربانانه در کنار هم دعوت می کند . این همان منطقی است که در فلسفۀ زندگی و حیات بشری رویکردی باطنی و رهاوردی معنوی دارد و بدون تردید هرکسی که مردم و جامعه را به زیبایی ، مهر ، عشق و در نهایت به صلح دعوت می کند ، بزرگترین هنرمند زمان است .
هنر اگر بدین معنا که ژرفترین گفت وگوی انسان صاحبدل و فرزانۀ زمان با زندگی با زیبایی و هستی است، شناخته و معرفی شود زبان گویا و اندیشۀ مقبولی می شود برای جامعه و همه با آن ارتباط تنگاتنگ پیدا می کنند ، همیشه هدف نهائی مان این بوده است که تصویری شفاف و معنای گسترده ای از روایت اخلاق و انسان¬مداری را ترویج کنیم و این خصوصیتی است که اگر در هنر متحول نشود آن هنر رو به فنا است همواره هنر خوشنویسی آداب ادب و مفتاح نیکی و پاکی و در نهایت زبان رستگاری میان هنرمند و جامعه بوده و فصل الخطاب ارتباطات نهایی اش ارائه یک تلاش ثمربخش سازنده است و درونی که از زیبنده ترین کلام و اندیشۀ بزرگان شعر و ادب و فضیلت سرچشمه گرفته و به دنیای بیرون و مخاطب خود راه می یابد و این جاودانه ترین و ماندگارترین ذات معنی و روایت پاکی و نیکی و سازندگی در میان هنرهاست . هنر خوشنویسی همۀ قابلیت و عظمت و اعتبارش بر این است که بر محمل کلام و معنی سوار است و این به نوعی است که وقتی نگاه ما به زیباییهای مفردات کلمات و حروف می افتد عمیقاً با معنی و مفهوم آن پیوند ایجاد می کنیم و این جاودانه ترین هنرهاست ، نه به عنوان یک هنرمند خوشنویس بخواهیم دفاع کنیم که همیشه هنر خوشنویسی ایرانی گنجینه ای از مواریث معتبر ما در داخل و خارج بوده است و در هر جا وقتی سخن از هنر خوشنویسی می شود هر بیننده خارجی و یا شرق شناسی که دل در گرو این هنر دیرینۀ معنوی دارند حتی وقتی نگاه به یک کالیگرافی می اندازد به این باور می رسد که یک قطعه حتی کلمات و مفردات آن جدای از زیبایی مجرد و متعالی ، بستری از عالم معنی و مفهوم را با خود همراه دارد لذا همیشه به این هنر فخیم و ارزشمند که با پیشینه ای تاریخی در موزه های جهان ارائه گردیده نگاهی ویژه و خاص ابراز داشته اند و این هنر برای محققان شرق شناس به عنوان هنر قدسی شهرت جهانی یافته است . بنابراین همه جا دنبال این هستند که با این هنر با توجه به پیشینه و دیرینه ای که دارد و همیشه معتبر به بار معنایی و معنوی اش بوده ، ارتباط برقرار کنند .
فروتنی در برابر مردم ویژگی بارز هنرمندان است :
ایشان فرمودند که من با این جامعۀ قدر شناس و مردم خوبم پیوندی ناگسستنی دارم در مراسم با شکوه چهره ماندگار چند سال پیش خود را مرهون حدود نیم قرن عنایت دوستداران هنر و حامیان شکسته نویسی معاصر دانستم و هر چه که فکر می-کنم که در عمر خود چه کاری کرده ام که این پیوند و این اعتقاد به وجود آمده و اینقدر مورد لطف و بزرگواری دوستان فرهیخته و عزیزان هنرمند قرارگرفته¬ام به این نتیجه می رسم هیچ کاری جز «کوچکی» نکردم ، این «کوچکی» را به معنای خاص می گویم نه به معنای تعارف . کوچکی کردن برای اهالی فرهنگ و هنر یک عنایت و یک ودیعه الهی است .
این استاد اخلاق فرمودند : به مقدسات قسم به نگاههای مالامال از مهر به قلبهای سرشار از مهر شما و به نگاههای راستین شما قسم می خورم که تک تکتان عزیزی پیوسته با جان من هستید سوگند که غیر حسن خلق و مهر آمیزی هیچ راه توفیق و پروازی برای سعات در هنر سراغ ندارم .
ایشان فرمودند همۀ کسانی که در آن سر دنیا هستند برای هنر خوشنویسی تقدس ویژه ای قائلند چون می دانند هنر خوشنویسی در گذشتۀ تاریخ و در جایگاه امروز در کشور چه اجر و قرب و چه جایگاهی را پیدا کرده است و بنده نیز از رشد کمی و کیفی که توسط هنرمندان برای خوشنویسی فراهم شده دفاع کرده و توضیح می دادم . اگرچه در آن شهر بهشت آسا با مردمی شریف و قدرشناس و یکدل سخت آمیخته و مانوس شده بودم ولی به هیچ وجه رنگ پایداری و پایبندی در من شکل نگرفت و خود را متعلق به این دیار و این آب و خاک می دانستم و احساس کردم چند صباح باقی عمر را نیز باید در کنار دلبندانم باشم . من به این سرزمین وابسته ام و باید می آمدم ، برگشتم چون من متعلق به آنجا نبودم.
آمدم اما گلایه هایم از فضای بی اخلاقیها و گاه ناامن فضای فرهنگی و هنری در عرصۀ خوشنویسی برجاست . این فضا و این کانون که حاصل عمر و تلاش استادان بزرگ گذشته و پیشکسوتان امروز کشور است و همه تدبیر و اندیشه خود را برای ارتقای سطح اجتماعی انسانی به موازات رشد هنر به کار بسته اند نباید دستخوش مدیریت سلیقه ای اشخاص قرار گرفته و دچار چنین تزلزل و آشفتگی گردد .
از عدالت دور است اگر کسی بخواهد روزی بیاید و این تعلق خاطر را مخدوش نماید ، امروز با وجود هنرمندان برجستۀ جوان و برومندی که صاحب درک و بصیرت و دانایی و آگاهیهای بسیار برای درک حقیقت هستند ، نمی شود چیزی را از کسی مخفی نگه داشت . در فضای ناسالم کار هنری کردن بسیار دشوار می شود، فضای هنری باید از آلایش و اغراض شخصی دور بوده و با مهر و عطوفت و دوستی همراه باشد .
امروز در جامعه خوشنویسی ما یک فاصله ای افتاده که آن فاصله بی خودی و بی معناست ، ما هر جا دور هم باشیم آن معنا و مفهوم سر جای خودش است این سلیقه هاست که فاصله گرفته وگرنه ما از یکدیگر فاصله نداریم مجموعۀ هنر و خوشنویسی به این سادگیها فراهم نشده که به این سادگیها از هم بپاشد .
دعوت به قدرشناسی یکدیگر :
ایشان در رابطه با با مجد و عظمت ایران موضوعاتی همچون جایگاه فرهنگ و تمدن و هنر ایران اشاره داشتند . که در گذشته تاریخ و به گواه شرق شناسان بزرگ جهان جایگاه رفیعی در فرهنگ سازی دنیای مترقی دانسته ایم و باید تلاش کنیم که این الگوی جهانی در روزگار کنونی نیز محقق شود. جامعۀ متفکر و اندیشمند امروز نیز در هرگوشه از جهان که فرصتی برای بروز خلاقیت و دانش و مدیریت یافته اند این قابلیت را نشان داده اند و در حوزۀ هنر نیز ما با قابلیت های بسیار درخشان تاریخی روبرو هستیم که شاید هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی با سده های گذشته هم عیار است .
فرهنگ و هنر یگانه کوشش و تلاشی است که دستاورد آن در هرگوشۀ جهان بدون خط و مرزهای جغرافیایی و سیاسی گرامی داشته می شود باید مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری کشور متوجه این ارزش تاریخی در بهبود ارتباطات بین المللی و اجتماعی ایران با اکثر کشورهای پیشرفته جهان باشند زیرا خوشبختانه هنر به ویژه خوشنویسی بسیار جایگاه رفیعی را پیدا کرده بالاخص در ایران و نیز در سراسر دنیا همچنان مظهر جوشش، عشق و معنی است و این هنر همین جاست در ایران و شما محال است این عظمت و این پتانسیل را در جای دیگر بیابید.
ایشان در ادامه با ذکر اشعاری فاخر و ماندگار به بیانات خود ادامه دادند :
بیا تا قدر همدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
غرضها تیره دارد دوستی را
غرضها را چرا از دل نرانیم
دعوت به تلاش برای رسیدن به قله های رفیع هنر :
ایشان با قرائت شعری حضار را به تلاش بیشتر در عرصۀ هنر دعوت کردند :
دلا تا بزرگی نیاری به دست
به جای بزرگان نشاید نشست
بزرگیت باید در این دسترس
به یاد بزرگان برآور نفس
و پس از آن فرمودند وارد مقوله قدیم و معاصر نمی شوم و باید بگویم ما کجا و درویش عبدالمجید طالقانی کجا ؟ ما کجا و سید گلستانه کجا ؟ مسئلۀ تقابل و رویارویی با شیوۀ قدیم و جدید در خط شکسته موضوعی است که از دو دهۀ پیش آغاز شده و در این باره مقالات و سخنرانیها و نقد و بررسیهای بسیاری انجام شده ، رد پای اعتقاد و عملکرد ما نشان می دهد که هنرمندانی که به شهادت تاریخ در این قلم همواره مبلغ سنت و اصالت بوده و اسوه های ماندگار تاریخ این هنر از درویش عبدالمجید طالقانی ، ستاره درخشان و همیشه پرفروغ تا سیدگلستانه را نظری و عملی و در نظرداشته و در طول سالیان دراز تلاشمان ، کارنامۀ درخشانی از معرفی و ترویج شیوه و آثار آنها را در میان شاگردان خود معرفی کرده و استعدادهای درخشان در تعلیم و نمایشگاه و جشنواره ها ستوده ایم و بدون کوچکترین غرضی در شیوه گرایی همۀ هنرمندان را عوامل توفیق و ترویج این قلم دانسته ایم .
همیشه روزگار انسان تعالی طلب می تواند جایگاه تازه ای از موجودیت خویش را با عنایت و لطف خالق زیبایی مطرح سازد، این نه نگاه و نظر بنده که روند تکاملی دنیای گستردۀ هنر در جهان نامتناهی ارتباطات و پیشرفته ای است که همۀ هنرها و هنرمندان را در برگرفته است . هنر را نباید به زمان محدود کرد به خداوندی خدا هنر زمان ندارد، هنر مرز ندارد، عشق مرز ندارد. عشق در همیشۀ روزگار و تاریخ جاری و ساری است و تا زمانیکه بشر با عشق زندگی می کند رو به تعالی است.
ایشان فرمودند برگزیده ای از بیست سال آثار نمایشگاهی اینجانب با عنوان «سماع در سماع» و با مشخصات ویژه در آثاری که در سالهای مختلف و با حالتهای مختلف کتابت شده چاپ خواهد شد که از قابلیت های خط شکستۀ معاصر است و مجموعۀ جامع و گلچینی است از بیست سال نمایشگاه از سال 68 تا 90 می توان نمونه ای از این نگاه جامع را در زیبایی شناسی این هنر که با بررسی بسیار عمیق استاد آیدین آغداشلو به تحول شکسته¬نویسی معاصر پرداخته به قضاوت نشست .
ایشان در پایان نیز با وعدۀ برگزاری یک نمایشگاه بزرگ خوشنویسی در آینده نزدیک با شعر زیر سخنان خود را پایان دادند .
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
بر درختی کآشیان مرغ توست
شاخ مشکن مرغ را پران مکن
در پایان این مراسم نیز هدایا و تندیسهای بسیار نفیس و هنری که توسط مدیریت محترم نگارخانه ساقی سرکار خانم مقدسی از قبل آماده گردیده بود به رسم تقدیر و تشکر و با دستان پر از مهر و محبت استادان یدالله کابلی و محمد حیدری و همسران گرامی ایشان به هنرمندانی که آثارشان در نمایشگاه راه یافته بود، تقدیم گردید و به رتبه های برتر این نمایشگاه که داوری آن را حضرت استاد ید الله کابلی خوانساری بر عهده داشتند ، هدایای ویژه دیگری نیز تقدیم گردید
سپس با تقدیم هدایایی گرانبها و ارزشمند از فعالیت های مدیریت سایت آثار هنرمندان ایران « عزیزی هنر » در این مراسم تجلیل و تقدیر به عمل آمد
...........
با تقدیر و تشکر فراوان از هنرمند فرهیخته جناب آقای محمود یزدانی برای تهیه و تنظیم گزارش جامع این مراسم
- ۹۴/۰۳/۳۰