......................................................................................
بی بی زهره رئیس الساداتی
متولد 1362 تاریخ شروع خوشنویسی:1379 تاریخ اخذ ممتاز:1382 استاد علی جافری در نستعلیق و استاد علیرضا کدخدایی در شکسته نستعلیق
تاریخ اخذ فوق ممتاز: 1390 و بهره گیری از راهنمایی های حضرت استاد الاساتید امیر خانی و استاد مجتبی سبزه
مدرک تحصیلی : لیسانس آمار
کتابت رباعیات خیام نیشابوری
«بنام خدا»
«علی خیری حبیب آبادی» متولد 1356 در شهر حبیب آباد برخوار، خوشنویسی را از سال 1366 با راهنمایی و تشویق آقای «احمد اشرافی»، از فرهنگیان دلسوز آموزش و پرورش آغاز کرد و از سال 1367 از تعالیم جناب آقای «علی اکبر رضوانی»، دبیر متعهد هنر در مدرسه راهنمایی آیت الله ادیب « ره» شهر «حبیب آباد برخوار» اصفهان به مدت چهار سال تا سال 1371 استفاده نمود.
ای کاش میتوانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی دریغ باشند
در دردها و شادیهایشان
حتی
با نان خشکشان
و کاردهایشان را
جز از برایِ قسمت کردن
بیرون نیاورند ...
.....................
.....................
.....................
.....................
نمایشگاه آثار خوشنویسی استاد علی اکبر رضوانی با عنوان " مشتاقی و مهجوری" در نگارخانه رضوان مشهد گشایش یافت
در آستانه ایام مبارک نیمه شعبان، نمایشگاهی از آثار خوشنویسی استاد علی اکبر رضوانی در نگارخانه رضوان مشهد گشایش یافت.
به گزارش سایت آثار هنرمندان ایران " عزیزی هنر " ، در این نمایشگاه که دربردارنده آثاری به خط شکسته نستعلیق از این استاد برجسته خوشنویسی معاصر کشور است، 55 تابلو به نمایش درآمده که موضوع آنها مرتبط با امام زمان (عج) است و طی یک سال گذشته خلق شده اند.
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
